بچه های ما امروز در تظاهرات و هیئت ها و روضه خوانی ها بزرگ می شوند و شیر مادر را مخلوط با اشک های حسینی می مکند و عشق حسین (ع) به جانشان آمیخته می گردد، مادرانی که دامن پاکشان پرورشگاه مومنین مجاهدی است که تاریخ آینده ی کره زمین را با دست های توانمدشان می نویسند و آینده انقلاب و حکومت جهانی عدل در سراسر کره ی زمین استمرار می بخشند. بگذار دشمن خود را بفریبد و در انتظار از پا نشستن ما باشد و از پیوند تاریخی ما با عاشورا غافل بماند . آینده از آن ماست.
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
(بسم الله الرحمن الرحیم)
«شیطان» به هر موجود موذى و منحرفکننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى مىگویند و «ابلیس» نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه ذیل آیات 34 تا 37 سوره مبارکه «بقره» به شیطان و دلایل آفرینش آن اشاره کرده است که متن آن در ادامه میآید؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ أَبَىٰ وَاسْتَکْبَرَ وَکَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ * وَقُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنتَ وَزَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَکُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَیْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ؛ و (یاد کن) هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده (و خضوع) کنید!» همگى سجده کردند جز ابلیس که سرباز زد، و تکبّر ورزید، و (بخاطر نافرمانى و تکبّرش) از کافران شد. و گفتیم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از (نعمتهاى) آن، از هرجا مىخواهید، در کمال فراوانى بخورید (ولى) نزدیک این درخت نشوید که از ستمکاران خواهید شد. پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (دراین هنگام به آنها) گفتیم: (همگى از مقام خویش) فرود آیید! در حالى که دشمن یکدیگر خواهید بود. و براى شما در زمین، تا مدّت معیّنى محل اقامت و وسیله بهره بردارى خواهد بود». (بقره/ 34 تا 36)
مقصود از شیطان در قرآن چیست؟
کلمه «شیطان» از ماده «شطن» گرفته شده، و «شاطن» به معنى خبیث و پست آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق مىشود، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان دیگر، و به معنى روح شریر و دور از حق، نیز آمده است، که در حقیقت همه اینها به یک قدر مشترک بازگشت مىکنند.
باید دانست «شیطان» اسم عام (اسم جنس) است، در حالى که «ابلیس» اسم خاص (عَلَم) مىباشد، و به عبارت دیگر «شیطان» به هر موجود موذى و منحرف کننده و طاغى و سرکش، خواه انسانى یا غیر انسانى مىگویند، و ابلیس نام آن شیطان است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است.
از موارد استعمال این کلمه در قرآن نیز بر مىآید که «شیطان» به موجود موذى و مضرّ گفته مىشود، موجودى که از راه راست بر کنار بوده و در صدد آزار دیگران است، موجودى که سعى مىکند ایجاد دودستگى نماید، و اختلاف و فساد به راه اندازد، چنان که مىخوانیم:
إِنَّما یُریدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ…: «شیطان مىخواهد بین شما دشمنى و بغض و کینه ایجاد کند…».
با توجه به این که کلمه «یُرِیْدُ» فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد حاکى از این معنى است که این اراده، اراده همیشگى شیطان است.
و از طرفى مىبینیم در قرآن نیز شیطان به موجود خاصى اطلاق نشده، بلکه حتى به انسانهاى شرور و مفسد نیز اطلاق گردیده است. آنجا که مىخوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنْسِ وَ الْجِنّ: «بدین گونه ما براى هر پیامبرى دشمنى از شیطانهاى انسانى و یا جن قرار دادیم».
و این که: به ابلیس هم شیطان اطلاق شده به خاطر فساد و شرارتى است که در او وجود دارد.
علاوه بر اینها گاهى کلمه شیطان بر «میکروبها» نیز اطلاق شده:
به عنوان نمونه امیر مؤمنان(علیه السلام) مىفرماید: لاتَشْرَبُوا الْماءَ مِنْ ثُلْمَةِ الإِناءِ وَ لا مِنْ عُرْوَتِهِ فَإِنَّ الشَّیْطانَ یَقْعُدُ عَلَى الْعُرْوَةِ وَ الثُّلْمَة:
«از قسمت شکسته و طرف دستگیره ظرف، آب نخورید، زیرا شیطان بر روى دستگیره و قسمت شکسته شده ظرف مىنشیند».
و نیز امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: لایُشْرَبُ مِنْ أُذُنِ الْکُوزِ وَ لا مِنْ کَسْرِهِ إِنْ کانَ فِیهِ فَإِنَّهُ مَشْرَبُ الشَّیاطِینِ:
«از دستگیره و قسمت شکسته کوزه آب مخورید که جایگاه آشامیدن شیطانها است».
از قول پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مىخوانیم: «موهاى شارب (سبیل) خویش را بلند مگذارید، زیرا شیطان آن را محیط امن براى زندگى خویش قرار مىدهد، و در آنجا پنهان مىگردد»!
به این ترتیب، روشن شد که یکى از معانى شیطان میکروبهاى زیان بخش و مضر است.
ولى بدیهى است: منظور این نیست که: شیطان در همه جا به این معنى باشد، بلکه منظور این است که: شیطان معانى مختلفى دارد، که یکى از مصداقهاى روشن آن «ابلیس» و لشکریان و اعوان او است: و مصداق دیگر آن انسان هاى مفسد و منحرف کننده، و احیاناً در پاره اى از موارد به معنى میکروب هاى موذى آمده است (دقت کنید).
خدا چرا شیطان را آفرید؟
بسیارى مىپرسند شیطان که موجود اغواگرى است اصلاً چرا آفریده شد؟ و فلسفه وجود او چیست؟! در پاسخ مىگویئیم:
اوّلاً: خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده کرد و بناى طغیان و سرکشى گذارد، پس او در آغاز پاک آفریده شد، و انحرافش بر اثر خواست خودش بود.
ثانیاً: از نظر سازمان آفرینش، وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها که مىخواهند راه حق را بپویند زیان بخش نیست، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آنها است، چه این که پیشرفت، ترقى و تکامل، همواره در میان تضادها صورت مىگیرد.
به عبارت روشنتر: انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نمىکند و بکار نمىاندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقى و تکامل او مىشود.
یکى از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر به نام «تواین بى» مىگوید: «هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که، ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را به کار انداخت و آن چنان تمدن درخشانى را پىریزى کرد».
(بسم الله الرحمن الرحیم)
عده ای بر این باورند که مراد از « بقیة اللَّه » در آیه شریفه « بقیة اللَّه خیر لكم ان كنتم مؤمنین» حضرت مهدى (عج) است. ممکن است این سوال مطرح شود که مگرامام زمان (عج) در زمان رسولاللَّه(صلىاللَّهعلیهوآله) وجود داشتند و شناختى از آن حضرت بوده كه چنین آیهاى نازل شده است.
باید گفت اولا این آیه از فرمایشات حضرت شعیب(علیهالسلام) خطاب به قوم خود است. ثانیا آن چه درباره نسبت آیه با امام مهدى (عج) وجود دارد و باعث شهرت آن در محافل و منابر نسبت به آن حضرت شده است، بحث انطباق مفهومى آیه و تطبیق یكى از مصادیق آیه بر فردى است كه با تفسیر آیه سازگار است.
زیرا «بقیه» به معناى باقى مانده است و مراد از آن سودى است كه به فروشنده مىرسد، یعنى آن چه بعد از پایان معامله برایش باقى مىماند و آن را در در راه حوائج خود خرج مىكند. و مراد آیه این است كه سودى كه از طرف خدا براى شما باقى مانده و خدا از طریق فطرت خودتان شما را بدان راهنمایى كرده، اگر مؤمن باشید، براى شما بهتر از مالى است كه از راه كمفروشى و كم كردن پیمانه و ترازو تصاحب مىكنید.
تفسیر نمونه، با عبارت گویاترى «بقیةاللَّه» را چنین معنا كرده است:
هر موجود نافعى از طرف خداوند كه براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، «بقیةاللَّه» محسوب مىشود.
باید گفت اولا این آیه از فرمایشات حضرت شعیب(علیهالسلام) خطاب به قوم خود است. ثانیا آن چه درباره نسبت آیه با امام مهدى (عج) وجود دارد و باعث شهرت آن در محافل و منابر نسبت به آن حضرت شده است، بحث انطباق مفهومى آیه و تطبیق یكى از مصادیق آیه بر فردى است كه با تفسیر آیه سازگار است.
[1] از این رو، امام زمان(علیهالسلام) كه وجود شریفشان مایه بیشترین خیر و بركت براى جامعه بشرى است، یكى از بهترین مصادیق این آیه مباركه است. به قول یكى از قرآنپژوهان معاصر، از آن جا كه آیههاى قرآن داراى مفاهیم جامع هستند و در عصرهاى بعد مىتوانند بر مصداقهاى كلىتر و وسیعتر تطابق داشته باشند، این آیه با امام زمان (عج) كه روشنترین مصداق، «بقیةاللَّه» است، مطابقت مىكند.
براى كاملتر شدن پاسخ، خوب است به نظر یكى از دانشمندان اهل سنت نیز توجه نمایید. شبلنجى دانشمند شافعى، روایتى را نقل كردهاند كه «هنگامى كه (مهدى) قیام كند، بر كعبه تكیه زند و 313 تن از پیروانش نزد او گرد آیند. پس اولین چیزى كه مىگوید، این آیه است: «بقیةاللَّه خیر لكم ان كنتم مؤمنین». سپس مىفرماید: منم «بقیةاللَّه» و خلیفه او و حجت خدا بر شما. پس از آن، كسى بر آن حضرت سلام نمىكند، مگر این كه مىگوید: «السلام علیك یا بقیة اللَّه فى ارضه»؛ سلام بر تو اى باقى گذارده خدا در زمینش.[2]
بنابراین، گر چه مفاد این آیه، از سخنان حضرت شعیب(علیهالسلام) خطاب به قوم خود است، اما مصداق اكمل آن، وجود شریف حضرت صاحب الامر(عج) است.
پى نوشت:
[1]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 204.
[2]. ملامحسن فیض كاشانى، تفسیر صافى، ج 2، ص 468.
منبع:
ماهنامه یاس، شماره2، با تصرف
#داستان_های_اخلاقی
#شهید_الهیار_جابری
⭕️حساب و کتاب
✍یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربیها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود: ????«حاسبوا قبل ان تحاسبوا»(خود رامورد محاسبه قرار دهید قبل از اینکه مورد محاسبه واقع شوید).
کمی پایینتر اسم چند #گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود.
????بعد رو کرد به مربیها و گفت: «بیایید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و توی این برگه بنویسیم. ببینیم خدای نکرده چند بار #دروغ گفتیم، #غیبت چند نفر رو کردیم، #تهمت و #بدبینی داشتیم یا نه، کارهای خوبمون چقدر بوده… . آخرِ ماه با یه نگاه به این برگه، حساب کار دستمون میاد؛ میفهمیم چطور بندهای بودیم».
????کتاب بحر بی ساحل، ص 96
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد…
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم…
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!
هر چه بود باز بود…
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی…
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…
مهربان خدایم دوستت دارم
دلمان به مستحبی خوش است که جوابش واجب است
السلام علیک یا صاحب الزمان(عج)
آخرین نظرات